یک email...
کلبه ی عشق
درباره وبلاگ


...باز هم سلام خوبین؟می خواستم بهتون بگم از اینکه وبلاگ منو انتخاب کردید ممنونم... بازم بهم سر بزنید...

پيوندها
هر چي كه فكرشو كني
دانلود آهنگ جدید
پاتوق دختر پسرای ایران - گچساران
دوستانه
خرید عینک آفتابی اورجینال
خرید عینک آفتابی
ساعت مچی مردانه
ساعت مردانه مچی
خرید عینک آفتابی پلیس
ساعت مچی
redasdsadasdasd
موس بیسیم شیشه ای

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان کلبه ی عشق و آدرس kolbehyeeshgh.loxblog.comلینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.










نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 44
بازدید هفته : 46
بازدید ماه : 47
بازدید کل : 4150
تعداد مطالب : 49
تعداد نظرات : 16
تعداد آنلاین : 1





کد متحرک سازی عنوان وبلاگ دريافت همين آهنگ
نويسندگان
مهتاب
pari

آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
جمعهبرچسب:خدا,دعا, :: 16:17 :: نويسنده : مهتاب

 

امروز صبح که از خواب بلند شدی،نگاهت میکردم،و امیدوار بودم که با من حرف بزنی،حتی برای چند کلمه،نظرم را بپرسی،یا برای اتفاق خوبی که دیروز در زندگیت افتاده از من تشکر کنی.اما متوجه شدم که خیلی مشغولی.مشغول انتخاب لباسی هستی که می خواهی امروز بپوشی.وقتی داشتی اینطرف و آنطرف می دویدی تا حاضر شوی فکر می کردم چند دقیقه ای وقت داری که باستی و به من بگوئی:سلام؛اما تو خیلی مشغول بودی.یک بار مجبور شدی منتظر بشوی،وبرای مدت یک ربع کاری نداشتی جز آنکه روی صندلی بنشینی.
بعد دیدمت که از جا پریدی.خیال کردممیخواهی بامن صحبت کنی،اما به طرف تلفن دویدی ودر عوض به دوستت تلفن کردی تا از آخرین شایعات با خبر شوی.
تمام روز با صبوری منتظر بودم.با اونهمه کار های مختلف گمان می کنم اصلاً وقت نداشتی که با من حرف بزنی.متوجه شدم قبل از نهار هی دور و برت را نگاه میکنی،شاید چون خجالت میکشیدی که با من حرف بزنی سرت را به سوی من خم نکردی.
در سالن غذاخوری سه چهار میز آنطرفتر را نگاه کردی و بعضی دوستانت را دیدی که قبل از شروع غذا خوردن با من صحبت کردند اما تو نکردی عیبی ندارد.هنوز هم وقت باقی است،و هنوز هم امیدوارم که تو با من حرف بزنی.
تو به خانه رفتی و به نظر میآید که هنوز خیلی کار ها برای انجام دادن داری.بعد از آنکهچند تایی را انجام دادی،تلویزیون را روشن کردی.نمیدانم تلویزیون را دوست داری یا نه؟ در آن چیز ها زیادی را نشان می دهند و تو هر روز مدت زیادی از روزت را در جلوی آن میگذرانی.در حالی که درباره هیچ چیز فکر نمیکنی و فقط از برنامه هایش لذت میبری.باز هم صبورانهانتظارت را کشیدم و تو در حالی که تلویزیون نگاه میکردی،شامت را خوردی،وباز هم با من صحبت نکردی.
موقع خواب،فکر میکنم خیلی خسته بودی.بعد از آنکه به اعضای خانواده ات شب بخیر گفتی در رختخواب خود جستی و فوراً به خواب رفتی.اشکالی ندارد احتمالاًمتوجه نیستی که من همیشه در کنارت و برای کمک به تو آماده ام.
منصبورم بیش از آنچه فکرش را بکنی.حتی دلم میخواد یادت بدهم که تو چطور با دیگران صبور باشی.
من آنقدر دوستت دارمکه هر روز منتظرت هستم،منتظر یک سر تکان دادن،یک دعا،فکر،یا گوشه ای از قلبت که متشکر باشد.
خیلی سخت است که یک مکالمه یکطرفه داشته باشی.
خوب،یک بار دیگر داری بیدار میشوی،و بار دیگر من منتظر تو هستم،سراسر پر از عشق به تو.
به امید آنکه امروز کمی هم به من وقت بدهی.
روز خوبی داشته باشی!
دوست تو،
خدا


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: